مدح حضرت عباس علیه السلام
ای ماه هـاشمی سر و جـانـم فـدای تو شـیـواتـریـن تـرانـۀ عـمـرم بـرای تـو عشق از حضور چشم تو تکثیر میشود جاریست عطر عشق و غزل در هوای تو نـامت حـواس شعر مرا پـرت می کند ایـنـجـا من و قلم؛ دل من کـربلای تو آقـا دخـیـل بـسـتـه نگـاهـم به دستهات من مـؤمـنم به مـعـجـزۀ دست های تو تـو عـبـد صـالـحـی و سـلام نـمـاز ما عـرض ارادتـیـسـت نـثـار صفـای تو دریا هنوز چشم به راهت نشسته است شرمنده اند آب و عـطـش از وفای تو انـگـار واژه هـای من آتش گـرفـته اند با یـاد هُـرم لـعـل لـبـت؛ از حـیـای تو |